تو روز آخر دنیا چیکار میکنی؟

فرض کن دنیا داره به پایان میرسه و امروز اخرین روزه این دنیاست. امروز رو چیکار میکنی؟

من اولین کاری که میکنم میرم سر خاک باباجونم و بهش اطمینان میدم که به زودی میبینمش. همیشه از کنار هم تکون نمیخوردیم. بهش وعده پایان دوری رو میدم.

احتمالا بعدش میرم جایی که طبیعت باشه و با تکیه به درخت به آرامش طبیعت گوش میدم شایدم یه موزیک با صدای اروم گزینه خوبی باشه.

احتمال این یکی خیلی کمتره شاید در حد هزارم درصد ولی شاید برای اخرین بار بخوام احساساتی که سال ها خاموش کردم رو زوشن کنم و برم از دور جایی که نفهمه ببینمش. یه روزی برام عزیز ترین بود و شاید برای اخرین روز از زندگیم تصمیم ناعاقلانه ای باشه ولی چیزی که دلم میگه درسته. اونجا اجازه میدم حرف دلم رو پیش ببرم برخلاف کل زندگیم.

البته که تماشای غروب جز کارامه. دوست دارم وقتی خورشید به زمین بوسه میزنه و آسمون داره آتیش میگیره اونجا باشم و تمام این قاب قشنگ رو با چشمام ضبط کنم.

وقتی همه چیز داره خراب میشه دوست دارم دست مادرم رو بگیرم. جز اون هیچ کس تو زندگیم نداشتم. تو این شرایط که شاید یکم ترسیده باشه میخوام کنارش باشم و بگم: حتی اگر دنیا داره به پایان میرسه میخوام کنارت باشم.

if the world was ending, i wanna be next to you