امید؟ چی هست؟
نویسنده: آیدا براتی
تاریخ: چهارشنبه هفتم خرداد ۱۴۰۴ ، 20:19
امید؟ چی هست؟ نمیدونم من همیشه افسرده بودم یا با واقع گراییم امید جور نبود. حتی الان که اینو مینویسم بیشتر از اینکه به امید چشم داشته باشم، به تلاش عقیده دارم. به اینکه بلاخره یه روز نتیجه میگیرم. بلاخره یه روز میبینمش و میگم من جا نزدم. من ادامه دادم و به پلن هایی که میچیدیم عمل کردم. موبه مو. منتها بدون تو.
شاید زندگی ارامش نداشته باشه ولی من برای انجام کارم نیازی به ارامش ندارم. من فقط نیاز به خشم دارم. جالب اینجاست خشم من دلایل زیادی داره. شاید قراره سخت بگذره ولی همین که میگذره کافیه!